عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم..
بر درت ای مایهده زندگی پیشهی ما چیست به جز بندگی
گر صوفی از لا دم زند، من دم ز الاهو زنم
خوش به حال شونههایی که یه عمره تکیهگاهن
عدالت، پیشرفت، رویش؛ چه چشمانداز مغروری
طبل خدایی بزن کین ز خدا یافتی
شاه همه جهان تویی..
تو رو با تموم حرفا دوس دارم..
تو خواب یک منظرهای خیال یک پنجرهای..