
قانون جذب در روابط عاطفی
چطور عشقم را جذب کنم؟!
در جذب عشق، اگر شما به فرد مورد نظر وابسته باشید به گونهای که این احساس را داشته باشید که اگر به فرد مورد نظر نرسم زندگی برایم تمام است یا دیگر شاد نیستم و…. هرگز امکان ندارد به فرد نظر برسید و اگر هم در رابطه با او باشید قطعا او را از دست خواهید داد اما اگر واقعا بدون اینکه خود را فریب دهید این وابستگی وجود نداشته باشد به شرطی که فرد مورد نظر هم با شما همفرکانس و در یک مدار باشد احتمال آن وجود دارد که به او برسید؛ اما نه صد در صد، چون فرد مقابل شما هم حق انتخاب دارد و در مدار خاص خودش قرار دارد. این تمرین زمانی جواب میدهد که وابستگی وجود نداشته باشد و شما با فرد مورد نظر در یک مدار باشید.
برای این کار ابتدا باید تمام ویژگیهای شخص مورد نظر از هر لحاظ چه ظاهری چه شخصیتی و اخلاقی را بنویسید و به داشتن همسری با این مشخصات توجه کنید نه به خود آن فرد. با یقین به اینکه درخواستتان اجابت شده و به خواستهی خود رسیدید مرتب با احساس خوب، خدا را به خاطر داشن چنین همسری شکر کنید. هنگام توجه کردن احساس خود را برسی کنید زیرا اگر احساس شما منفی مانند غم و ناامیدی حسرت و… باشد، در حال توجه به کمبود و نبود و نرسیدن به خواستهی خود هستید و در نتیجه نرسیدن به خواسته را جذب میکنید اما اگر هنگام توجه احساستان خوب باشد (مانند امید، یقین، شادی و…) در حال توجه به خواستهی خود هستید و اینگونه بعد از مدتی توجه یا به خاطر اینکه با هم هممدار بودید، همان فرد مورد نظر وارد زندگیتان میشود و یا فردی با همان ویژگیها.
روشهای توجه کردن هم عبارت است از نوشتن، خواندن، دیدن، صحبت کردن، شنیدن، تجسم و فکر کردن…
سعی کنید به فرد خاصی فکر نکنید از ویژگیهای که از همسر موردعلاقهتان دوست دارید بنویسد و خواستهتان را برای کائنات اعلام کنید و منتظر پاسخ بمانید زیرا تفکرات غالب شما به واقعیت خواهد پیوست. هر آنچه در رابطه با همسر موردعلاقهتان مینویسد، تمرکز میکنید و باوهایتان را میسازید، تبدیل به واقعیت زندگیتان میشود. اگر بخواهید فرد خاصی را در نظر بگیرید در واقع کاری میکنید که لذت زندگی از دست شما گرفته شود چون هر روز که ممکن است برای ایشان خواستگار بیاید شما نگران میشوید و این نگرانی باعث میشود ایشان را از دست بدهید. دستان خداوند را باز بگذارید؛ زیرا چیزی که مهم است کیفیت رابطه است. باور کنید کیفیت مهم است زیرا شما فردی را میخواهید که با او لذت را تجربه کنید پس به دنبال چنین ویژگیهای باشید نه فرد خاصی.
ممکن است تا الآن که روی باورهایتان کار نکردهاید چنین فردی را در اطرافتان نبینید ولی بهمحض اینکه روی خودتان کار میکنید، معیار انتخاب همسر متفاوت از الآن شما میشود و این فرد از گوشه و کنار جهان پیدا و با او آشنا میشوید. بهمحض یکیشدن فرکانسهایتان با فردی که دارای ویژگیهایی است که دوست داشتید آشنا میشوید. مانند پول است؛ فردی در یک شرکت کار میکند و تصورش این است که این شرکت گنجایش درآمد بیشتر را ندارد. اینجا دستان خداوند را باز میگذارد و روی باورهای ثروتساز کار میکند. بعد همینطوری با فرد جدیدی آشنا میشود و دهها برابر حقوقش از آن شرکت از جای دیگری دریافت میکند؛ زیرا باور کرده. شما باور کنید به او میرسید.
چطور؟
مثلا روی باورهایی مثل باور لیاقت کار کنید؛ بگویید من شایسته فردی با این ویژگیها هستم.
در بحث جذب عشق باید خودتان را لایق بدانید که فردی که علاقه دارید را جذب میکنید و باورهایتان را در این زمینه تقویت کنید.
به خودتان بگویید چون من آدم خوبی هستم، چون من لایق بهترین زندگی هستم، چون من عشق پاک توی قلبم موج میزند، چون من آرامش دارم و لایق این فرد هستم به او میرسم.
و این باور که حتی در صورت نرسیدن به آن فرد هیچ چیز از احساس شما کم نمیشود و شما میتوانید از زندگیتان لذت ببرید را در خودتان تقویت کنید.
مثلا میخواهید به فلان ماشین برسید اینطور نیست که به ماشین فکر کنید و تجسم کنید بعد به او برسید بلکه وقتی احساس ارزشمندی تا حدی زیاد میشود که آن ماشین و امثال آن را لایق میدانید که داشته باشید، ماشین به دستتان میرسد.
در مورد روابط هم همینطور با فکر کردن به فرد خاص به نتیجه نمیرسید بلکه وقتی خودتان عشق میشوید، خودتان را دوست میدارید و احساس ارزشمندی پیدا میکنید که این شما لایق این فرد و امثال این فرد هستید به او میرسید و بهترین رابطه را تجربه میکنید
.